آه، او، آن زلال کجاست، تا به کجاها طنین انداخته است؟

هلهله‌گران و جوانان و تهی دستانی که چشم انتظارند

چه احساسی به او دارند؟

نه مگر از دور دست می‌آیند؟

 

در گرگ و میش‌شان چیزی سَربَر نمی‌کُند:

ستارهٔ شبانگاهیِ عظیمِ فقر.